روشن کردن. (آنندراج). ظاهراً روشن کردن چشم: از بخت تیره سرمۀ بینش طلب چو شمع چشم طمع سپید بهر توتیا مکن. اسیر (از آنندراج). ، کور کردن چشم. رجوع به چشم سپید و چشم سپید شدن شود
روشن کردن. (آنندراج). ظاهراً روشن کردن چشم: از بخت تیره سرمۀ بینش طلب چو شمع چشم طمع سپید بهر توتیا مکن. اسیر (از آنندراج). ، کور کردن چشم. رجوع به چشم سپید و چشم سپید شدن شود